سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...
سلام سلام سلام

خوبید عسلای بابا(بابا خودم رو عرض نکردم بابای خودتون رو گفتم)

آخیشششش یه چند وقت بود درست احوال پرسی نکرده بودم و تو گلوم گیر کرده بود

و بدین حالت شده بودم.--->

بسی تکذیبات و پنهان کاری هائی در رسانه جات ما می شود که باعث جوشانیدن

خون اینجانب و نوشتن این هجویات گردیده.

تو همه جای دنیا یه مسئله رو که جلوی یه بابائی می گذارند 3 حالت

نزدیک میاد (پیش میاد)

1- یارو در یک اقدام ماهرانه مسئله رو حل می کنه.

2-یارو نتوانستندی مسئله را حل کردندی.

3-یارو که نتوانستندی مسئله را ... با پروئی تمام مسئله را پاک کردندی.



این مورد آخر بسی در ایران سقوط می کنه(می افته)

مثال می زنیییییییییییییییییییییم:

1- اکثر طرفداران دو تیم خوشگل پایتخت در حین برگشت از مسابقه

تیم جوناشون وسایل نقلیه عمومی رو با دندان می جوند.

فرداش TV میگه : عده ای تماشاگر نما...........

2-دانشجویان شلوخ کردن(به من چه چرا.اصلا مگه من گفتم شلوخ کنن

مگه من اذیتشون کردم .من نازی رو طلاق نمی دم)

فرداش TV میگه :عده ای دانشجو نما.....

3- یارو مهندسه عشقش(وجدانش) نکشیده درست ساختمون بسازه.در پی

بازیگوشی های پی ساختمان و ریختنش روی سر مردم:

فردا TV میگه: عده ای مهندس نما اقدام به ساخت غیر اصولی.....